صدانت
درسگفتارهای فلسفه حقوق از رضا
بهشتی معز
توضیحات رضا بهشتی معز: ژاک الول Jacques Ellul (متولد ششم ژانویه ۱۹۱۲ در بوردو _ متوفای نوزدهم مه ۱۹۹۴) فیلسوف الهیاتی، سیاست، حقوق و تکنولوژی، جامعهشناس، نظریهپرداز رسانه و تبلیغات و یکی از چهرههای پرکار، متضلع و نافذ اندیشه فرانسه قرن بیستم بود. از او تاکنون بیش از شصت اثر منتشر شده و همچنان نوآوریهای نظری و بحثانگیز او چشمگیر است. سال گذشته اثر تازهای از او منتشر شده که درسگفتارهای دوره دکتری فلسفه حقوق در دهه ۱۹۷۰ است. در آن سالها نه خود فلسفه حقوق به عنوان یک شاخه مهم معرفتی و نه حتی چهره اروپایی شاخص این حوزه در آن سالها “هانس کلسن” در فرانسه چندان شناخته و مورد بحث نبود. الول با این درسهای دوره دکتری مدخلی مهم را گشود که تا امروز نامنتشر مانده بود.
به پیشنهاد دوستان حقوقدان و حقوقخوان “حلقه گزاره” دوره خصوصی درسگفتارهای دکتری فلسفه حقوق را بر پایه متن الول از سهشنبه هجدهم بهمنماه ۱۴۰۱ آغاز کردهام و هر دوهفته یک جلسه برگزار و فایل صوتی ازجمله در کانال فرهیختگان منتشر میشود. من در این درسها به متن الول محدود نخواهم ماند و اصطلاحا درس خارج فلسفه حقوق خواهم گفت اما متن مرجع ما همین درسهای دکتری ژاک الول خواهد بود. امیدوارم با پایان دوره محصول این درسها هم منتشر شود.
.
.
ژاک الول Jacques Ellul (متولد ششم ژانویه ۱۹۱۲ در بوردو _ متوفای نوزدهم مه ۱۹۹۴) فیلسوف الهیاتی، سیاست، حقوق و تکنولوژی، جامعهشناس، نظریهپرداز رسانه و تبلیغات
.
جلسه یکم. ۱۸ بهمنماه ۱۴۰۱
.
جلسه دوم. ۲ اسفندماه ۱۴۰۱
نگاهی به مسیر ارجاعات جامعهشناختی، الهیاتی و فلسفی ژاک الول
.
جلسه سوم. ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۱
حقوق بمث
+ نوشته شده در دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 15:36 توسط مهران شهریاری بازدید :48
برچسب ها:
|
صدانت
«اخلاقباوری» و «قیّمسالاری»:
امکان یا
امتناع تحدید آزادیهای
فردی؟«اخلاقباوری» و «قیّمسالاری»: امکان یا امتناع تحدید آزادیهای فردی؟
سید محمد حسینی [۱]
محمد یوسفزاده [۲]
حسین دباغ [۳]
چکیده
«قیّمسالاری اخلاقی» به چه معناست و چه تقریرهایی از آن میتوان داشت؟ «قیّمسالاری» چه ربط و نسبتی با «اخلاقباوری» دارد و وجوه افتراق و اشتراکش با آن چیست؟ در «قیّمسالاری»، دستکم در نسخۀ کلاسیک آن، تلاش بر این است که از اضرار شخص به خود جلوگیری شود نه لزوماً اضرار وی به دیگران. اما در «اخلاقباوری» تلاش بر این است که از ارتکاب اَعمال «اخلاقگریز/ غیراخلاقی» که جامعه آن را ناپسند تلقی میکند جلوگیری شود و، دستکم مطابق برخی از قرائتها، حتی باید چنین اَعمالی را جرمانگاری کرد. روشن است که در هر دو تلقی، «آزادیِ» افراد مآلاً دستخوش تغییر و تحدید خواهد شد. اما پرسش این است که کدامیک از این دو نگاه، موجه و معقول است تا دولتها و/ یا حکومتها آن را در سیاستگذاریها و قانونگذاریهایشان بهکار گیرند؟ ما در این مقاله استدلال خواهیم کرد که «اخلاقباوری» ناموجه است و بهکاربستن آن برای تحدید «آزادیِ» شهروندان نامعقول. برای نشاندادن این امر، در وهلۀ نخست ایدۀ «قیّمسالاری» را شرح و تبیین میکنیم و انواع «قیّمسالاری» را بر میشمریم، سپس به «اخلاقباوری» میپردازیم و نقد آن را در دستور کار قرار خواهیم داد. در پایان استدلال خواهیم کرد که «اخلاقباوری» بر بنیان استواری قائم نشده است.
.
.
منتشر شده در نشریه تأملات فلسفی
دوره ۱۳، شماره ۳۰، صفحه ۳۳۵-۳۷۶، شهریور۱۴۰۲
دریافت فایل PDF این مقاله
.
.
کلیدواژهها: قیّمسالاری، اخلاقباوری، الزام قانونی اخلاق، اخلاقیات، اخلاقباوری قانونی، اخلا
+ نوشته شده در دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 15:36 توسط مهران شهریاری بازدید :50
برچسب ها:
|
صدانت
مصاحبه با
یاسر میردامادی؛ برای سنتستیزی هم به سنت
نیاز است
برای سنتستیزی هم به سنت نیاز است
در مصاحبه با: یاسر میردامادی
مصاحبه کننده: سعید دهقانی
منتشر شده در روزنامه اعتماد، شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲
دریافت فایل PDF این مصاحبه در روزنامه اعتماد
در حومهی منچستر زندگی و در لندن کار میکند. اما اگر سکونتگاه کنونی او شهری در ایران هم میبود، باز هم ترجیح میدادم پرسشهایی مکتوب را برایش بفرستم تا پاسخهایش را بنویسد. بر این باورم که سازوکار نوشتار امکان میدهد تا هم پرسشها سنجیدهتر مطرح شوند، هم پاسخها دقیقتر باشند. آنچه در ادامه خواهید خواند، پرسش و پاسخهایی است درباره اینکه او چرا هنوز مسلمان مانده است.
این دیدگاه که «دین» پدیدهای فرهنگی است و از جامعه به فرد منتقل میشود، در زبان عامیانه بسیار رایج است. میگویند «اگر در تبت زاده میشدیم، به احتمال زیاد بودایی میشدیم؛ اگر در واتیکان به دنیا آمده بودیم، احتمالا مسیحی میشدیم. اکنون که در کشوری اسلامی دیده به جهان باز کردهایم، مسلمان هستیم.» در چنین گزارههایی دین محصول جبر جغرافیایی است نه اراده شخص برای انتخاب آزادانه دین خود.
اما اگر مسلمان شدن جبری است مسلمان ماندن نیز جبری است؟ این گفتوگو تلاشی برای یافتن پاسخ این پرسش است که «چرا مسلمان ماندهایم؟» نه اینکه «چرا مسلمان هستیم؟» «یاسر میردامادی»، پژوهشگر دین و فلسفه، پیشتر مقالهای را با عنوان «چرا مسلمان هستم» (Why I Am Muslim) به انگلیسی منتشر کرده است. گرچه این مقاله تا کنون به فارسی ترجمه نشده او را به مصاحبهای دعوت کردم نه در این باب که چرا مسلمان شده است بلکه در باب اینکه چرا مسلمان مانده است. آنچه در ادامه خواهید خواند بر مقایسه میان دین به ع
+ نوشته شده در دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 15:36 توسط مهران شهریاری بازدید :50
برچسب ها:
|
صدانت
بررسی تطبیقی نظریه'>نظریه
خطای جان مکی و نظریه
ادراکات اعتباری علامه طباطباییبررسی تطبیقی نظریه خطای جان مکی و نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی
نویسندگان:
امید کشمیری
دانشجوی دکتری فلسفه دین دانشگاه تهران(پردیس فارابی)
محمدرضا امینی
دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق دانشگاه ادیان و مذاهب
چکیده
مقاله حاضر کوششی است در راستای تبیین و تطبیق دو نظریه فرااخلاقی «خطا» و «ادراکات اعتباری» ازسوی جان مکی و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی. این مقاله که از حیث روش تحقیق به روش کتابخانهای انجام شده، تلاشی است برای کشف، تحلیل، تبیین و صورتبندی پیشفرضهای ضمنی و مصرَح دو نظریه مهم فرااخلاقی، تحت عناوین «نظریۀ خطا» و «ادراکات اعتباری» که بهترتیب از سوی جان مکی و سیدمحمدحسین طباطبایی طرح شدهاند. از آنجاکه زبان اخلاق، متافیزیک اخلاق، عقلانیت اخلاق و معرفت اخلاقی، برخی از مهمترین پیشفرضهای فرااخلاقی است، در تحقیق حاضر به تحلیل این مؤلفهها میپردازیم. نتیجه مقایسه این است که اگرچه وجه افتراق مهم نظریه اعتباریات با نظریه خطا در یکی از مبانی انسانشناختیِ معرفت اخلاقی این دو نظریه است -که در یکی (نظریۀ اعتباریات) از وجود و اعتبارِ ادراکاتِ اعتباری ثابت که ریشه در طبیعت بشری دارد سخن میرود- با اینحال ناواقعگراییِ اخلاقی در متافیزیک اخلاق، شناختگرایی در زبان اخلاق، واقعگروی اخلاقی در عقلانیت اخلاق و ناواقعگرایی در معرفت اخلاقی از اشتراکات مهم این دو نظریه است.
.
.
منتشر شده در نشریه تأملات فلسفی
دوره ۱۳، شماره ۳۰، صفحه ۵۳۱-۵۶۸، شهریور۱۴۰۲
دریافت فایل PDF این مقاله
.
.
کلیدواژهها: نظریه خطا، نظریه اعتباریات، وجودشناسی اخلاقی، معرفتشناسی اخلاق، عقلانیت اخلاق، زبانشناسی اخلاق.
مقدمه
از
+ نوشته شده در دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 15:36 توسط مهران شهریاری بازدید :53
برچسب ها:
|
صدانت
علیه استثناانگاریِ انسان؛ نوشتاری از جِف
سیبوعلیه استثناانگاریِ انسان
نویسنده: جِف سیبو، دانشیارِ مطالعاتِ محیطزیستی و استاد وابستهی اخلاق زیستی، اخلاق پزشکی، فلسفه، و حقوق در دانشگاه نیویورک
ترجمه: علی بنیاسد
منبع: مجلهی ایان
عکس از جورج راجر. منبع: مگنوم. حقتقدم با فیلها است. اوگاندا، ۱۹۵۸
در تنگنا که باشید، یحتمل جانِ یک انسان را باارزشتر از جانِ یک حیوان میانگارید. استدلالهای خوبی برای نادرستیِ این طرز فکر در کارند.
همین ژانویه، مردی ۵۷ساله ساکنِ بالتیمور، عمل پیوند قلبی داشت از یک خوک. استفاده از حیواناتِ غیرانسان همچون منبعِ عضوی برای انسانها بیگانهپیوندزنی[۱] نام دارد. هرچند ممکن است استفاده از حیواناتِ غیرانسان به این منظور ایدهی نگرانکنندهای بهنظر رسد، بسیاری از انسانها میاندیشند چنانچه بتوانیم فناوریاش را بهتر و بهتر کنیم (آن مرد دو ماه بعدتر مُرد) به فداکاریهایش میارزد. همانطور که سالِ پیش زیستاخلاقشناسانی مثل آرتور کاپلان و برندن پَرِنت گفتند: «البته که رفاهِ حیوانات مهم است، ولی نه بیشتر از وزنِ اخلاقیِ جانِ انسانها.»
قطعاً فقط بیگانهپیوندزنی نیست که طیّ آن انسانها دیگرحیوانات را در تنگنا میگذارند تا برای خودشان منفعتی به هم بزنند. سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد حیوانِ محبوس را برای خوراک، پوشاک، پژوهش، و به اهدافی دیگر میکُشیم. احتمالاً بیش از ۱ تریلیون حیوانِ وحشی را هم به اهدافِ مشابهی به کشتن میدهیم. برای دفاع از این عملها اغلب خودمان را به زحمت نمیاندازیم. اما وقتی به این کار دست میزنیم، دفاعِ واحدی را پیش مینهیم: جانِ انسانها وزنِ اخلاقیِ بیشتری دارد.
اما آیا این درست است؟
برای بیشتر مردم این ایدهی استثناانگاریِ انسانها
+ نوشته شده در دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 15:36 توسط مهران شهریاری بازدید :48
برچسب ها:
|
صدانت
گفتوگو با
موسی اکرمی درباره جایگاه برجسته میرشمسالدین ادیبسلطانی در
فلسفه ایرانگفتگوی روزنامۀ هممیهن با دکتر موسی اکرمی
جایگاه دکتر میرشمسالدین ادیبسلطانی در فلسفۀ ایران
شنبه، ۲۲ ماه مهر ۱۴۰۲، صفحۀ ۱۵ (فرهنگ)
میرشمسالدین ادیبسلطانی، پزشک، زبانشناس، مترجم، نویسنده، نقاش، ویراستار و فلسفهپژوه شهیر، صبح پنجشنبه ۲۰مهرماه ۱۴۰۲، در ۹۲سالگی در بیمارستان ایرانشهر دار فانی را وداع گفت. او که به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه، یونان باستان، عربی، ایتالیایی، روسی، عبری، ارمنی، لاتین، پهلوی، اوستایی، پارسی میانه و باستان مسلط بود، برای نخستینبار با ترجمه «سنجش خرد ناب»، سبکی متمایز در ترجمه متون فلسفی را به ایرانیان پیشنهاد کرد؛ روشی منحصربهفرد که در آن کوشیده میشد با استفاده از ظرفیتهای زبان پارسی باستان و التفات به ریشهشناسی لغات، معادلهایی نو برای برخی از مفاهیم فلسفی برساخته شود. واکنشها نسبت به این نوآوری محققانه، متفاوت بود. برخی نامتعارفبودن آن را نشانهای روشن از استقبالنکردن مخاطبان از این جهد عظیم و بهتبعآن بیفایدگی آن دانستند. بودند کسانی نیز که زبان به طعن و کنایه گشودند و ترجیح تشنیک بر تکنیک، تراداد بر سنت، نگیرای بر انکار، همدوسش بر الصاق، آروینی بر تجربی، متاگیتیک بر مابعدالطبیعه، دویمچگوییک بر دیالکتیک، شاید شوش نیرومند بر احتمال قوی و پرهون بر دایره را چیزی جز خلق زبانی مصنوعی که به بیان برخی «ادیبمعانیک» نامیده میشد، ندانستند. دیگرانی اما دقت فوقالعاده ادیبسلطانی در انتخاب معادلها و کلیت پروژه او را ستودند و تجربه بیبدیلاش را کاری کارستان لقب دادند که زبان فارسی برای تبدیلشدن به زبانی فلسفی و توانایی درک مفاهیم این حوزه دانش، چا
+ نوشته شده در دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 15:36 توسط مهران شهریاری بازدید :51
برچسب ها:
|